سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تعطیلات

ما ایرانیها خیلی ببخشید خیلی جفنگ تشریف داریم اگه یه جا بی کار نشسته باشیم میشینیم از زمین و زمان ایراد گرفتن مثلآ تا حالا خیلی  این جمله رو زیاد شنیدید که ای بابا تعطیلات تو ایران خیلی زیاده واسه همین پیشرفت نمیکنیم ، میگن 50 تا جمعه و معمولآ مثل امسال و سال آینده 20 روز هم تعطیلات رسمی و یه 5-6 روز هم تعطیلات غیر رسمی مثل بین التعطیلین!داریم.

ولی انصافآ کل این تعطیلات نهایتآ میشه حدود 80 روز ، در حالی که در کشورهای اروپائی معمولآ 2 روز در هفته تعطیلآ که این خودش به تنهائی میشه 100 روز ، تازه تعطیلات رسمی و غیر رسمیشون رو بخوایم حساب کنیم که خیلی از ما بیشتر میشه .

همه این حرفها به کنار ، در حال حاضر یه نفر ادم متآهل تو ایران برای این که زندگیش در حد معمولی باشه حداقل باید 2-3 شغله باشه والا والمعطله.

اگه انصاف داشته باشیم میبینیم که یه ایرانی روزانه کمتر از 2 ساعت میتونه وقتش را به خانواده اختصاص بده که این مطمئنآ تو اروپا خیلی بیشتر از این حرفها باید باشه و تازه سطح رفاهش هم که دیگه گفتن نداره ما کلی سگ دو میزنیم هنوز هشتمون گرو نهه .

یادمه پارسال تو روزنامه خوندم کارمندای برج ایفل به خاطر افزایشه ساعته کاریشون از 28 ساعت در هفته به 32 ساعت اعتصاب کردن و برج ایفل رو تعطیل کردن.دیگه خودتون ساعت کار خودمون رو با اونجا مقایسه کنید.بعضیا میگن اونا کار مفید میکنن ما نه این دیگه مقصر کارمند بدبخت نیست .اون داره وقتش رو میذاره مسئولانش باید بهترین بهره وری را داشته باشن!

پس دیگه خواهشآ جائی نگیم چرا تعطیلات ما زیاده!برعکس چرا تعطیلاتمون اینقدر کمه!


سفسطه

امروز داشتم به این فکر میکردم که چقدر راحت میشه با کلمات بازی کرد و یه کاری را هر جا به یه طوری که دلت میخواد تعریف و یا به عبارت بهتر تحریف کرد !

مثلآ در نظر بگیرید یه سیلی تو گوشه یه بچه بزنید ، حالا میتونید هر طور که دلتون بخواد مانور بدید .اگه تو جمعی باشید که سیلی زدنه تو به بچه رو کار خوبی بدونن که کارت خیلی راحته ، میگی بچه رو باید کتک زد این حرفا که میگن بچه رو کتک نزنو این حرفا واسه کتاباست مگه ما بچه نبودیم تا حرفه اضافه میزدیم میزدن تو دهنمون ، حالا ببین واسه خودمون مردی شدیم اگه اون کتکه نبود این جوری مرد نمیشدیم .

حالا در نظر بگیر که بر عکس تو یه  جمعی باشید که سیلی زدن رو کاره بدی بدونن،و بخواید کارتون جلوی دیگران رو توجیه کنید میگید که من معمولآ با کتک زدن بچه مخالفم ولی این سیلی را زدم که درسه عبرت بگیره ، یا میگید الان نمیفهمه وقتی بزرگ شد منظوره من از این سیلی رو میفهمه . 

به این راحتی میشه هر جور که دلتون میخواد یه کاره خوب یا بد را تحریف کنید و به این ترتیب نمیشه گفت فلان کار خوبه یا بد چون از هر دری یه تعریف واسه اون کار میشه انجام داد که به نفع خودتون تعریف و یا به عبارت بهتر تحریف کنید . این قضیه تو زندگیه امروزی کاملآ پر رنگه هر کس هر کار اشتباهی هم که میکنه واسه خودش تعریفه خاصه خودشو میکنه مثلآ کسی که اهله رشوه گرفتنه میگه ای بابا همه که دارن میخورن ما هم یکیش ، یا اونی که با انصافتر باشه میگه من از هر کسی پول نمیگیرم ،از کسی میگیرم که سرش به تنش بیارزه یا پولدار باشه که ککش هم نگزه.

یا بعضیا میگن ای اقآ ما واسه فلانی در عوضش کاری انجام دادم اونم با رضایته کامل به من پول داده.حالا جوابه همچین آدمهائی رو چی میخوای بدی هر چی بگی رشوه گیری کار بدیه یجور دیگه جوابتو میده ، که بعضی وقتا طرف به قدری تو سفسطه استاده که تو رو قانع میکنه که ای بابا رشوه گیری که هیچ مشکلی نداره تازه ثواب هم داره!

 


آمریکا هراسی

امروز با یکی از بچه ها داشتیم در مورد اوضاع افغانستان و عراق بعد از جنگ بحث میکردیم ،اون آقا اعتقاد داره که آمریکا داره اونارو تیغ میزنه و اوضاعشون بعد از جنگ هم از نظر مادی و هم امنیتی بدتر شده!

ولی واقعآ فکر میکنید اینجوریه؟من از اون آقا خواستم واسم تشریح کنه که افغانستان قبل از جنگ از نظر قدرت اقتصادی تو جهان چندم بوده که حالا ادعا میکنیم اوضاعش خرابتر شده یا زمان طالبان خیلی مثلآ امنیت داشته که الان امنیت نداره؟!

واقعآ چرا تو ایران اینقدر آمریکا هراسی وجود داره البته این رو هم اضافه کنم که هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمیگیره ، یعنی اگه آمریکا منافعی واسش نداشت قاعدتآ این قدر خودشو به زحمت نمینداخت! ولی اگه انصافآ درست به قضیه نگاه کنیم نظر شخصیه من اینه که در دراز مدت جواب مثبت میده، چون خود این کشورها که زورشون نمیرسید صدام رو سرنگون کنن یا افغانستان ثبات پیدا کنه، حداقل اینه که الان ?تا شرکته اروپائی میاد اونجا سرمایه گذاری میکنه.ولی انشالله که کار ایران به جنگ و خونریزی نکشه که واقعآ خانمانسوزه و برای هر کشوری جنگ به منزله برگشت به عقبه چون هزینه های جنگ بر اقتصاد کشور کاملآ تآثیر گذاره و یه جنگه ?ماهه مثله جنگه آمریکا با عراق کشته های فراوون به یه طرف اونائی هم که زنده میمونن باید چند سال دیگه تلاش کنن تا اقتصاد کشورشون تازه بشه مثله قبل از جنگ!چون در جنگ خیلی از پایه های اقتصاد یه کشور مثله نیروگاههای برق و پالایشگاه های نفت و .. خیلی دیگه از زیر ساختهاشون داغون شد.ولی در عوض  با این همه سختی از ظلم دیکتاتوریهاشون در اومدن ، به امیده روزی که آمریکا هم بعد از برقراری امنیت اونجارو تخلیه کنه و کشورشون توسط خودشون به صورته جمهوریه واقعی اداره بشه.

خدا کنه که همه جا آزادی و امنیت همیشه برقرار باشه البته بدونه جنگ و خونریزی.

+ نوشته شده در  پنجشنبه

روز قیامت

نمیدونم بنویسم اینو یا نه ولی به هر حال خالی از لطف نیست خنده داره !

دیشب خوابه خیلی چرتو مسخره ای دیدم که به خاطر مسخره بودنش خالی از لطف نیست !خواب دیدم استغفرالله خدا با حضرته حوا رویه صندلی نشسته بودن و حوا موهاشو مرتب و به عبارتی چند طبقه درست کرده بود و داشت با خدا خوش وبش میکردن یا به عبارت بهتر میلاسیدن! که حضرته حوا برگشت با ناز به خدا گفت چرا روز قیامت رو زودتر نمیکنی خسته شدیم از بس طولش دادی: خدا هم واسه این که رویه حضرته حوا رو زمین نزنه گفت عیب نداره اینم به خاطر تو و به اذنه خدا قیامت شد و حوا خوشحال بود که دیگه کسی مزاحمه اون با خدا نبود شروع کرد با نازه بیشتر با خدا حرف زدن: من هم که یدفعه به خودم اومدم دیدم ای بابا قیامت شده و همه مردن اومدم از حضرته حوا انتقام بگیرم گفتم بهتره یه کم سربه سرش بذارم :تو بین جمعیتی که مرده بودن فقط من یکی زنده بودم و تقریبآ روبه روی حوا به دراز افتاده بودم که یه دفعه سرم را آوردم بالا و با حالت مسخره بهش نگاه کردمو یه لبخنده به حالت مسخره بهش کردم و اونم از حرکته من شاکی شد و به خدا گفت ای بابا پس چرا این یارو (منظورش من بودم)هنوز زنده اس : خدا هم گفت این که ناراحتی نداره یه دفعه به خواسته خدا همه جا آتیش گرفت و به قوله معروف دوباره قیامت شد این دفعه شدیدتر : حضرته حوا هم یه لبخند از روی رضایت زد و به ادامه حرف زدنش مشغول شد که من دوباره به هوش اومدم و به خودم گفتم این دفعه دیگه باید بدجوری حالشو بگیرم : بعد بلند شدم دستهامو بردم بالا یه دفعه از پشته سرش با صدایه زوزه خاصی به منظوره ترسوندنه حوا پزیدم جلوش که حضرته حوا دیگه قاطی کرد و گفت این دیگه کیه پس چرا این قدر سگ جونه!اعصابش بد جوری خورد شده بود و داشت مرتب به خدا غر میزد که متآسفانه یا خوشبختانه تو همین قسمته داستان بودم که دیدم خانومم صدام میکنه بهزاد پاشو داری خوابه چی میبینی تو خواب زوزه میکشی!  

خدایا مارو ببخش بی منظور بود : خواب بود دیگه دسته خودم نبود که بخوام کنترل کنم خودمو که آدم خوبه باشم!